شب شانزدهم | حرکت مسلم از مکه به کوفه

انگار من نه فرزند حلیه و عقیلم و در سال هایی بین هفت و دوازده هجری به دنیا نیامده ام. من زادۀ لهیب آن آهن تفته ام که علی در کف پدرم عقیل گذاشت تا از سوزانی آتش دوزخش بیم دهد و بداند علی در امر خدای احد و واحد با احدی مسامحه نمی کند و هرگز از حدود الاهی تجاوز نمی کند. من آن زمان شعله کشیدم و به میان آمدم حالیا برایت گفته باشند سال هفتم یا هشتم یا نهم و دهم یا یازدهم و دوازدهم هجری پا به جهان گذاشته ام.


طعم خون کاممم را نه تمام جانم را گرفته. اما بوی خون در کامم از این زخم نیست که بالای دارالاماره ایستاده ام رد خونی ست که می دانم تا ابدالدهر جهان از التهابش فرو نخواهد نشست. حالا که این ها از سرم می گذرد 9 ذی حجه سال 60 است و بازوانم در منگه دو مزدور ابن زیاد .

دیروز 8 ذی حجه هانی دستگیر شد 11 ذی قعده بود که به مولایم حسین نامه نوشتم که بیای سرور دل اولیا ای میوه دل مصطفا سوی کوفه بیا 5 شوال که وارد کوفه شدم با استقبال پر شور شیعیان رو به رو شدم و تا چند روز برای بیعت می آمدند 15 رمضان بود که با امام وداع کردم و پا به راه گذاشتم



پادکست هان توسط گروه پادکستهای همیشه در میان تهیه و تولید شده و صاحب امتیاز آن های وب است


Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.