شب هفتم | عقد اخوت

در نخستین روزهای هجرت وقتی انصارو یاران رسول خدا، یعنی اهالی یثرب که حالا مدینه الرسول شهر پیامبر نام گرفته بود به از مکه امدگان جا و سر پناه دادند یعنی به مهاجران ... پیامبر کاری جدید کرد تا دل ها را به
هم نزدیک تر کند. یک به یک را صدا کرد تا کنار هم بنشینند دست راست شان را به هم بدهند و بگویند در راه خدا برادرت شدم و در راه خدا دوست با صفایت گشتم و در راه خدا با تو دست دادم و با خدا و فرشتگان و کتاب‌هایش و رسولان و پیامبرانش و عهد کردم، بر اینکه اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم و به من اجازه داده شد که وارد بهشت شوم، به بهشت وارد نشوم مگر اینکه تو هم با من باشی.

پیش تریک بار هم در مکه چنین کرده بود

ابوبکر با عمر. حمزه با زید. طلحه با زبیر. عثمان با عبدالرحمن بن عوف. ابوذر با مقداد. در مدینه خواست برای بهبود اوضاع اقتصادی از هم ارث هم ببرند. هر چند بعدها که اوضاع سامان یافت بعدی ها را از این شکل پیمان معاف کرد. هر دو بار هم در مکه هم در مدینه علی را برادر خود خواند.

اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم و به من اجازه داده شد که وارد بهشت شوم، به بهشت وارد نشوم مگر اینکه تو هم با من باشی.


پادکست «هان» به دست گروه پادکستهای «همیشه در میان» تهیه و تولید شده و «های‌وب» صاحب امتیاز آن است


Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.